Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-03-28@19:36:43 GMT

ویژگی‌های یک بازی خوب برای کودکان چیست؟

تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۲۰۷۹۶

ویژگی‌های یک بازی خوب برای کودکان چیست؟

درحالی والدین تصور دارند کودکان باید پس از بازی کردن به نتیجه اخلاقی برسند که اساسا بازی باید آزادانه و با اشتیاق از سوی خود کودک انتخاب شود و ایجاد احساس خوشایند در کودک و نه کسب نتیجه اخلاقی هدف از بازی باشد.

به گزارش ایسنا، اگرچه ارائه تعریف دقیق و جامع "بازی" از منظر روانشناسی به شکلی که مرز آن را با سایر فعالیت‌های انسان جدا کند، دشوار است اما می توان گفت برای اینکه فعالیتی "بازی" نامیده شود، پنج ویژگی برای آن در نظر گرفته می شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

درواقع بازی باید دارای انگیزه درونی باشد و آزادانه انتخاب شود نه اینکه پدر و مادر سعی داشته باشند به زور و برای کسب نتیجه کودک را به انجام بازی وادار کنند. همچنین بازی باید حس خوشایندی به کودک دهد و کودک برای کسب حس لذت و شادی مشتاق انجام بازی باشد. از سوی دیگر واقعیت گریزی از جمله ویژگی‌های اصلی بازی محسوب می شود و کودک باید به لحاظ جسمی و روانی درگیر بازی شود.

هدف از بازی در خودش نهفته است. بازی باید تنها به علت رضایت حاصل از انجام آن صورت پذیرد. اگر کودکان وادار شوند یا حتی با ملایمت زیر فشار بازی کردن قرار گیرند ممکن است هیچ گاه به فعالیت تعیین شده به چشم بازی نگاه نکنند.

بازی و تخلیه انرژی

 بازی سبب تخلیه انرژی کودک می‌شود. کودکان از انرژی وافری برخوردارند که اگر تخلیه نشود اختلال ایجاد می‌کند.

از سوی دیگر بازی از راه ایجاد توهم قدرت و کنترل در کودک اضطراب عینی کودک را کاهش می‌دهد. کودک با وسایل بازی چیزهایی می‌سازد و وسایل کوچک زندگی درست می‌کند.

بازی کودک فعالیتی است برای کسب شادی و لذت، نه برای به دست آوردن نتیجه

بازی کودک فعالیتی برای کسب شادی و لذت و نه به دست آوردن نتیجه است. یکی از تصورات مخربی که به والدین القا شده و حالا می خواهند این تصور را به بچه‌هایشان انتقال دهند، این است که بازی به منظور رسیدن به نتیجه انجام می شود.

ما از کودکی یاد گرفته‌ایم که هر کاری باید نتیجه‌ای داشته باشد و اصولاً در بازی و هر کاری به نتیجه فکر می‌کنیم؛ در حالی که بازی باید برای بچه خوشایند باشد تا کودک با احساس خوشی که به بازی دارد آن را فارغ از نتیجه انجام دهد.

از سوی دیگر کودک باید به لحاظ جسمانی روانی یا هر دو درگیر بازی شود؛ نه اینکه منفعل باشد یا به آنچه روی می‌دهد بی‌اعتنا باشد.

نقش همبازی شدن والدین با بچه‌ها در تربیت مناسب فرزند

مشارکت والدین در بازی می تواند نقش بازی را در تربیت پررنگ تر کند. لذتی که بچه‌ها به هنگام همبازی شدن با والدین احساس می کنند وصف ناشدنی است.

گاهی والدین به جهت اجبار و اصرار کودکان تن به بازی می دهند و گاهی هم با میل و رغبت این کار را می‌کنند. میل و رغبت والدین نیز به دو شکل ابراز می‌شود. گاهی کودک پیشنهاد داده و والدین با روی باز از آن استقبال می کنند و گاهی هم خود والدین پیشنهاد بازی می دهند، گاهی یکی از والدین در بازی با کودک مشارکت می کنند اما گاه هر دوی آنها با کودک، بازی می کنند. این نوع بازی را باید از تأثیرگذارترین بازی ها دانست.

بر اساس اطلاعات درج شده در کتاب «خشت اول؛ از چهار تا هفت سالگی» که زیر نظر موسسه فرهنگی منادی تربیت وابسته به وزارت آموزش و پرورش منتشر شده است، کودکان نسبت به کسانی که اجازه بازی فعال به آنها می دهند رفاقت ویژه‌ای دارند. البته آنها با بزرگترهایی که خودشان هم در بازی فعال کودکان شرکت می کنند هم رابطه ویژه‌تری را برقرار می‌کنند. یکی از دلایل علاقه شدید کودکان به بازی‌های ساکن مثل بازی‌های رایانه‌ای به ویژه در سنین پایین ممنوعیت بازی‌های فعال در خانه است.

به هنگام بازی با بچه‌ها خشن برخورد نکنید

برخورد تند و خشن والدین با کودکان در هنگام بازی ترس و دغدغه را در وجود آنها تولید می کند. این اضطراب لذت بازی را از آنها می گیرد. کسانی که این ترس و دغدغه را در کودک تولید می‌کنند در نگاه او دوست محسوب نمی‌شوند و کودکان با چنین افرادی میانه خوبی نداشته و از آنان فراری هستند.

بچه‌ها از بازی‌هایی که خودشان انتخاب می‌کنند لذت می‌برند

بچه‌ها از بازیهایی که خودشان انتخاب می کنند لذت می‌برند. بازی ‌ایی که به زور بر کودکان تحمیل می‌شود برای آنها جذابیت چندانی ندارد. یکی از دلایل گوش ندادن به حرفها لجاجت، بهانه‌گیری و رفتارهایی شبیه به این محروم شدن از بازی‌های مورد علاقه و تحمیل شدن بازی‌هایی است که کودک علاقه‌ای به آنها ندارد.

بازی طبیعی مهم است؛ بچه‌ها عاشق بازی با وسایل واقعی هستند

ممکن است یک بچه چند ماهه با یک وسیله خیلی ساده روزها و هفته‌ها بازی کند و خسته هم نشود اما همین که کودک راه رفتن را یاد بگیرد و روی پای خودش بایستد آرام آرام نیاز به تنوع در بازیها را می‌توان حس کرد. در اینجا ضرورت آشنایی پدر و مادر با انواع و اقسام بازی‌های کودکان خود را نشان می دهد. بچه‌ها به شدت بازی با اشیا واقعی را دوست دارند. مثلاً آنها بیش از آنکه دوست داشته باشند با ظرف‌های اسباب بازی بازی کنند علاقه دارند با ظرفهای داخل آشپزخانه بازی کنند. بازی با تلفن یا رادیوی قدیمی برای بچه‌ها جذاب تر از بازی با تلفن یا رادیوی اسباب بازی است.

از سوی دیگر بازی‌ها هر اندازه طبیعی باشند برای کودکان جذاب ترند. بچه‌ها خاک و گل را بر خمیر ترجیح می دهند. آنها دوست دارند به جای اینکه با آجرهای پلاستیکی خانه درست کنند با خاکی که خودشان گل کردند خانه بسازند. کودکان از بازی کردن در کنار یک نهر آب خیلی بیشتر از بازی در تشت آب لذت می‌برند.

بچه ها در بسیاری از بازی‌های جدید تنها یک یا چند دکمه را فشار می دهند و از حرکاتی که پس از فشار دادن دکمه تولید می شود لذت می برند. کودکان به صورت طبیعی از بازی‌هایی که اثر خودشان را در آن می بینند بیشتر استقبال می کند اما بازی‌هایی که نقش بچه‌ها فشار دادن یک دکمه و تماشا کردن آن است آنها را زود خسته می کند.

دسته جمعی و رقابتی بودن بازی مهم است

بازی باید قابلیت همکاری با دیگران داشته باشد یا جمعی انجام شود. برخی از بازی‌ها مثل لی لی رقابتی هستند و برخی هم مثل ساختن یک خانه با همکاری یکدیگر انجام می شوند. این بازی‌ها در کنار بازی‌های رقابتی در رشد تربیتی کودکان تأثیر ویژه‌ای دارد. بچه‌ها در این بازی‌ها روحیه سازش و همکاری با دیگران را پیدا می کنند. لذتی که کودکان از این بازی‌ها می برند متفاوت از بازی‌های فردی است.

بچه ها دوست دارند بازیشان در معرض دید دیگران به ویژه بزرگترها باشد. این حس تنها در سنین کودکی با کودکان مان نیست. آنها وقتی به نوجوانی و جوانی هم می رسند دوست دارند بازی‌شان در معرض دید دیگران باشد.

بازیهای فردی و عدم آشنایی کودک با مفهوم «شکست»

کودک به چشیدن طعم پیروزی و شکست به معنای رقابتی آن هم نیاز دارد. کودکانی که تنها و فردی به به بازی‌های فردی یا مشارکتی می‌پردازند با مفهوم شکست آشنایی پیدا نمی کنند. به همین دلیل هم در مواردی که مجبور هستند وارد رقابت شوند دچار مشکلات جدی می‌شوند.

اصلی ترین مشکل این کودکان نداشتن ظرفیت شکست است. شکست برای این کودکان به قیمت شکست در روحیه و نشاط تمام می‌شود. اگر کودکان شکست را در بازی‌های رقابتی را بچشند آماده مواجهه با شکست در سنین بالاتر هم می‌شوند.

کودکان ما در اولین بازی‌های رقابتی به جهت شکستی که از رقیب می خورند ناراحت شوند اما نباید این ناراحتی والدین را نگران کند. اگر به درستی با این ناراحتی‌ها برخورد شود کودک آرام آرام آب دیده شده و قدرت مواجهه با شکست را پیدا می‌کند.

بازی بیرون از خانه برای بچه‌ها مهم است

بچه‌ها همان اندازه که در داخل خانه بازی کنند باز هم جای بازیهای بیرون از آن را برایشان نمی گیرد. بازیهایی که در آن بچه‌های هم سن و سال با هم بازی می‌کنند نشاطی به کودک می دهد که در بازیهای خانگی نیست. گرایش کودکان به بازیهای بیرون از خانه عیب نیست آنچه عیب محسوب می‌شود عادت افراطی به محیط بیرون از خانه است به گونه‌ای که کودک دوست داشته باشد دائم بیرون از خانه و یا بچه‌های دیگر باشد. بازی کردن با کودکان دیگر در محیط بیرون از خانه به اجتماعی شدن کودکان ما کمک می‌کند. کودکان تجربه کردن را دوست دارند به همین دلیل هم دوست دارند اسباب بازی‌هایشان را خراب کنند تا ببینند چه اتفاقی می‌افتد. آنها دوست دارند از درون اسباب بازی با خبر شوند اشتباه کردن و پس از آن فکر کردن و بعد از آن هم اصلاح کردن اشتباه لذت بازی را برای کودک بیشتر می کند.

سه منبع مهم اسباب بازی؛ فروشگاه، محیط منزل و طبیعت

فروشگاه، محیط منزل و طبیعت سه منبع مهم برای تامین اسباب بازی کودک محسوب می‌شوند. محیط منزل یعنی هر چیزی که در خانه هست بهترین اسباب بازی برای کودک است. برای مثال همه دور ریختنی‌ها، حتی ظروف داخل کابینت همراه با یک چارچوب مشخص و حمایت و هدایت پدر و مادر اسباب بازی محسوب می‌شوند.

همچنین طبیعت یک منبع بی انتها و بی زبان اسباب بازی است. هر چه که در طبیعت هست بهترین اسباب بازی است. این در حالی است که در بهترین حالت در فروشگاه‌های اسباب بازی کمتر از ۴۵ درصد نیازهای بچه‌ها جواب داده می‌شود.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: روانشناسي بازي شهرداري تهران شوراي شهر تهران اتوبوس رگبار و رعد و برق سلامت آموزش و پرورش هشدار هواشناسی وزش باد شدید شهرداري تهران شوراي شهر تهران اتوبوس رگبار و رعد و برق بیرون از خانه لذت می برند سوی دیگر دوست دارند اسباب بازی بازی ها برای کودک بازی هایی بازی کردن برای کسب بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۲۰۷۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چگونه با کودکان در باره بیماری صعب‌العلاج والدین صحبت کنیم؟

به گزارش گروه سلامت خبرگزاری علم و فناوری آنا، دکتر کلودیا گلد، متخصص اطفال در بیمارستان ماساچوست، در این باره می‌گوید: «هرچند خانواده‌ها ممکن است بخواهند به طور غریزی از کودک خود در برابر احساسات ترسناک ناشی از اطلاع یافتن از چنین مسائلی محافظت کنند، اما ارتباط واضح برای بچه‌ها مفید است.»

این صحبت ولی چگونه باید باشد؟ هدلی مایا، مددکار اجتماعی بالینی در مرکز سرطان‌ مموریال اسلون کترینگ، در این باره می‌گوید: «نحوه دقیق گفتگو در مورد سرطان بسته به هر کودک و خانواده متفاوت است، اما دستورالعمل‌هایی وجود دارد که می‌تواند به بزرگسالان کمک کند.»

خانم مایا که همچنین یکی از هماهنگ‌کنندگان گفتگو با کودکان در مورد سرطان است، اضافه می‌کند: «در خانواده‌هایی که با تشخیص سرطان مواجه هستند، این یکی از سخت‌ترین مکالماتی است که والدین و بزرگسالان در زندگی خود باید با کودکان داشته باشند.»

کارشناسان می‌گویند هنگام صحبت با یک کودک یا نوجوان در مورد تشخیص سرطان والدین، نخست باید سن او را در نظر گرفت.

پیش‌دبستانی و کوچکتر

به گفته انجمن سرطان آمریکا، کودکان سه‌ساله و کمتر بیشتر نگران جدایی، رها شدن و تغییر در زندگی روزمره خود خواهند بود.

این انجمن در وب‌سایت خود آورده است: «اگر تغییری در روال معمول زندگی آنها ایجاد شود، نوزادان و کودکان نوپا ممکن است به راحتی گیج شوند، بیشتر به والدین خود بچسبند و ممکن است تغییراتی نیز در خواب، غذا خوردن یا سایر عادات روزانه خود پیدا کنند.»

کارشناسان می‌گویند نوازش و آغوش مکرر و همینطور نزدیک بودن فردی که کودک با او احساس راحتی می‌کند مهم است. رعایت این نکات اجازه می‌دهد تا ریتم زندگی کودک تا حد امکان عادی باشد. اجازه دادن به او برای دیدن والدین در بیمارستان از طریق ویدئو، تلفن یا سایر ابزارهای فناوری همچنین از روش‌هایی است که می‌تواند کودکان این سنی را آرام کند.

رده سنی مهدکودک و اوایل دبستان

برای کودکان بین ۴ تا ۶ سال، بیمار بودن اغلب معادل سرماخوردگی یا سایر بیماری‌های مسری است. به گفته انجمن سرطان آمریکا، کودک ممکن است نگران شود که «سرطان بگیرد.» کودکان در این سن همچنین ممکن است حس کنند که غم و اندوه خانواده به نوعی تقصیر آن‌ها است.

برای کودکانی در این رده سنی روال عادی زندگی همچنان بسیار مهم است و داشتن یک مراقب آشنا و قابل اعتماد نقشی مثبت ایفا می‌کند.

هنگام برقراری ارتباط با کودکان در این محدوده سنی، همیشه از زبانی واضح و ساده استفاده کنید. استفاده از زمان بازی و نقاشی را برای کمک به انتقال مفهوم سرطان به آنها در نظر داشته باشید. برای پرداختن به تصورات نادرست و برطرف کردن سوءتفاهم‌ها، به هنگام بازی و از زبان اسباب‌بازی‌ها حرف بزنید.

کودکان در سنین ابتدایی

کودکان بین ۷ تا ۱۲ سال احتمال بیشتری دارد که مفهوم سرطان را درک کنند و بتوانند آینده را پیش‌بینی کنند. با این حال، آنها ممکن است احساسات خود را پنهان کنند تا باعث ناراحتی بیشتر عزیزانشان نشوند.

برای کودکان بزرگتر در صورت لزوم می‌توان جزئیات بیشتری در مورد سرطان ارائه کرد. سعی کنید آنها را با اطلاعات زیاد بمباران نکنید، اما در پاسخ به هر سؤالی که ممکن است داشته باشند صادق و باز باشید.

انجمن سرطان آمریکا در این باره می‌گوید: «به سلامت و رفاه خود کودک توجه کنید. اگر کودک فهم آن را پیدا کرده که خود را برای بیماری والدین‌اش سرزنش نمی‌کند، مسئله‌ای نیست اگر گریه یا عصبانیت آنها را ببیند. سعی کنید به کودکان کمک کنید درک کنند که داشتن احساسات قوی طبیعی است و ابراز آنها خوب است.»

این انجمن همچنین توصیه می‌کند که در صورت امکان بگذارید کودک به مدرسه رفتن و انجام فعالیت‌های فوق‌ برنامه ادامه دهد و به معلمان، مربیان و کادر آموزشی مدرسه در مورد بیماری اطلاع دهید. این خبر را به خانواده دوستان خود بگویید و به کودک اطمینان دهید که خوش‌گذرانی هیچ مشکلی ندارد.

نوجوانان به اندازه کافی بزرگ هستند که اهمیت تشخیص سرطان و احتمالات آینده را درک کنند، ممکن است نوجوانان بیشتر نگران باشند و از این رو باید به آنها فهماند که کاری نکرده‌اند یا حرفی نزده‌اند که باعث این بیماری شده باشد.

مانند کودکان کوچک‌تر آنها نیز ممکن است سعی کنند غم، عصبانیت یا ترس خود را پنهان کنند تا باعث درد بیشتر دیگران نشوند. حفظ روال عادی همچنان مفید است، همانطور که به‌روزرسانی‌های صادقانه و آشکار درباره بیماری والدین نیز مفید است.

انجمن سرطان ایالات متحده می‌گوید: «اطلاعات دقیقی در مورد وضعیت والدین، علائم، عوارض جانبی احتمالی درمان و آنچه که ممکن است انتظار داشته باشند به آنها ارائه دهید و اگر علاقه‌مند بودند اطلاعات بیشتری در اختیارشان بگذارید. خطوط ارتباطی را باز نگه دارید و به آنها بگویید که می‌توانند در هر زمان با شما صحبت کنند و هر سوالی می‌‌خواهند بپرسند.»

در این سن دوستان و تأثیرات اجتماعی عواملی کلیدی هستند، بنابراین یک نوجوان ممکن است به اینترنت روی بیاورد یا از دوستانش کمک بخواهد. از یکی از دوستان یا خویشاوندان خود بخواهید که به نوجوان خانواده توجه ویژه‌ای داشته باشند و به کودک اطمینان دهند که خوشگذرانی اشکالی ندارد و در مورد آن احساس گناه نکند.»

به گفته آژانس سلامت سرطان آمریکا، «نوجوانانی که احساس پریشانی می‌کنند ممکن است بدرفتاری نشان دهند، از دوستان و خانواده کناره‌گیری کنند و احساس غمگین بودن کنند. به آنها اطمینان دهید که داشتن این احساسات اشکالی ندارد و آنها را تشویق کنید تا یاد بگیرند که چگونه با روش‌های سالم واکنش نشان دهند و با موضوع کنار بیایند.»

یکی از سخت‌ترین و شاید فوری‌ترین سؤالات یک کودک، وقتی متوجه می‌شود که عزیزش سرطان دارد، این جمله است که «حالت خوب میشه؟»

حتی در بزرگسالی نیز ممکن است پاسخ این سوال را ندانید، اما به گفته دکتر مایا «همیشه می‌توانید بگویید: می‌دانی، من حالا آماده پاسخگویی به این سؤال نیستم، یا فعلاً نمی‌دانم، اما قول می‌دهم به محض دانستن در اولین فرصت تو را در جریان بگذارم.»

خانم مایا اضافه می‌کند: «مهمترین چیزهایی که باید در پاسخ به فرزندتان به او بگویید این است که مستقل از هر اتفاقی که خواهد افتاد، مورد محبت و محافظت قرار می‌گیرد. و اینکه اشکالی ندارد که او درگیر احساسات دشواری باشد. در واقع این مهمترین چیز است: اذعان به اینکه مواجهه با وضعیت نامعلوم واقعا سخت است و اینکه داشتن چنین احساسی ترسناک است.»

در این میان اما والدین اغلب دنبال یک سناریو برای انجام کار درست هستند. حقیقت ولی این است که فقط یک راه درست و کامل برای صحبت درباره چنین موضوعی وجود ندارد.

خانم مایا می‌گوید: «اغلب بهتر همین است که شما دقیقاً ندانید چه می‌خواهید بگویید و در عوض به دغدغه‌های فرزندتان گوش دهید و به آن پاسخ دهید. نگران این نباشید که در اولین گفتگو با کودک همه پاسخ‌ها را داشته باشید یا به هر احساسی بپردازید، زیرا این اولین مورد از شمار زیادی از مکالمه‌ها است.»

او اضافه کرد: «نکته مهم این است که دغدغه اصلی فرزندتان را متوجه شوید و یک روی باز داشته باشید تا بدانند که همچنان می‌توانند برای دریافت حمایت و محبت نزد شما بیایند.»

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • هزار کودک سنندجی در حمایت از کودکان غزه گردهم می‌آیند
  • ۱۷ هزار کودک در غزه والدین خود را از دست داده‌اند
  • چگونه با کودکان درباره بیماری صعب‌العلاج والدین صحبت کنیم؟
  • چگونه با کودکان در باره بیماری صعب‌العلاج والدین صحبت کنیم؟
  • بازی؛ نیازی بنیادین در دوران کودکی
  • بهترین زمان آموزش زبان دوم برای کودکان چه سنی است؟
  • سرمایه گذاری در حوزه تفریحات کودک
  • تعداد کودکان شیرخوارگاه های استان تهران به زیر ۱۰۰ کودک رسید
  • وصیت نامه کودک غزه ای: اسباب بازی هایم را به دوستانم بدهید
  • توصیه‌هایی برای جلوگیری از مسمومیت کودکان در سفر